امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1593

1. میسر ار شود از چون تو نخل برخوردن

2. ز شاخ عمر توان میوه های تر خوردن

3. من از لب تو خورم خون، تو از دل و جگرم

4. چه دوستی بود این خون یکدگر خوردن!

5. چو مفلسان هوسناک با تو چند از دور

6. به وهم خویش در اندیشه گل شکر خوردن!

7. گر این گل است، خود انداز خاک در دهنم

8. که تو به خوردن می، من به خاک در خوردن

9. غمت که لقمه جان است، کی تواند خورد

10. شکم پرست که نشناسد او مگر خوردن؟

11. چنین که سرزده در کوی دوست رفتن ماست

12. نه آتشیم بخواهیم تا به سر خوردن

13. به غمزه توکشان می برد دلم، ورنه

14. کسی به خود نرود دشنه بر جگر خوردن

15. به جان پذیر نه از دیده زخم او، خسرو

16. که عاشقی نبود زخم بر سپر خوردن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چه سود از روضۀ جنت اگر شیرین معاذالله
* ز کوی خود دری در روضۀ فرهاد نگشاید
شعر کامل
جامی
* پیوسته درین باغ، دلم چون گل رعنا
* رویی به بهار و رخ دیگر به خزان داشت
شعر کامل
صائب تبریزی
* آمد بهار جان‌ها ای شاخ تر به رقص آ
* چون یوسف اندرآمد مصر و شکر به رقص آ
شعر کامل
مولوی