امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1660

1. خیزد چو از خواب آن پسر تا کس نشوید روی او

2. کاندر خمارم خوش کشد آن نرگس جادوی او

3. زینگونه کز این دیده ام خون می رود پی در پی اش

4. مشکل که آب خوش خورد هرگز کسی از جوی او

5. شمشیر در دستم نهید امشب به کویش می روم

6. تا خویش را بسمل کنم آنجا که بینم روی او

7. ای باد، کز وی آمدی قلبی مکن کز گلشنم

8. این نیست بوی باغ و گل، من می شناسم بوی او

9. کس را از آن خود نشد آن بیوفای سنگدل

10. بیهوده سودا می پزی، خسرو، به جست و جوی او


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از آتش سودایت دارم من و دارد دل
* داغی که نمی بینی دردی که نمی دانی
شعر کامل
رهی معیری
* دستگیری نتوان داشت توقع ز غریق
* اهل دنیا همه درمانده تر از یکدگرند
شعر کامل
صائب تبریزی
* گه نعره زدی بلبل گه جامه دریدی گل
* با یاد تو افتادم از یاد برفت آن‌ها
شعر کامل
سعدی