امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1697

1. کارم از دست برفته ست ز نادیدن تو

2. زین پس، ای دیده، کجا ما و کجا دیدن تو

3. آن کجا وقت که در کوچه ما به جولان رفتن

4. دل بدزدیدن و دزدیده به ما دیدن تو

5. آن به خونریز خود از چشم رضا دیدن من

6. و آن بر احوال من از چشم جفا دیدن تو

7. حال زار گذر من شب تیره دانی

8. که چه فرق است ز نادیدن تا دیدن تو

9. خواست خسرو که نبیند غمی، اما چه کند

10. دیدنی بود، نگارا، غم نادیدن تو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گرش ببینی و دست از ترنج بشناسی
* روا بود که ملامت کنی زلیخا را
شعر کامل
سعدی
* میزبانی که ز جان سیر کند مهمان را
* چه ضرورست که آراسته سازد خوان را؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* ز چرخ عربده جو بس خدنگ تیر جفا
* بجست و در دل مردان هوشیار آید
شعر کامل
سعدی