امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1781

1. ای که در هیچ غمی با دل من یار نه ای

2. سوی من بین، اگر اندر سر آزار نه ای

3. از تو هر روز گرفتار بلایی گردم

4. تو چه دانی که در این روز گرفتار نه ای؟

5. هر شب از ناله من خواب نیاید کس را

6. خفته ای تو که در این واقعه بیدار نه ای

7. با من خسته کم رویم ز تو در دیوارست

8. می کن آخر سخنی، صورت دیوار نه ای

9. نار دانی ز دو لب بر من بیمار فرست

10. شکر آن را که چو من در هم و بیمار نه ای

11. از برای دل من جان من امروز ببر

12. گر چه عهدی ست به دنباله این کار نه ای

13. یار بنشست مرا در دل و من می دانم و او

14. خسروا، خیز که تو محرم اسرار نه ای


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بلبلی را که به دیدار ز گل قانع شد
* در اگر بسته شود رخنه دیواری هست
شعر کامل
صائب تبریزی
* دوش آرزوی خواب خوشم بود یک زمان
* امشب نظر به روی تو از خواب خوشترست
شعر کامل
سعدی
* گفتیم عشق را به صبوری دوا کنیم
* هر روز عشق بیشتر و صبر کمترست
شعر کامل
سعدی