امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1791

1. تو شوخ هر کجا لب خندان گشوده ای

2. از دل بسی گره که به دندان گشوده ای

3. آب حیات می رودت در سخن که لب

4. گویی ره آب چشمه حیوان گشوده ای

5. ما چون زییم بیش که از بهر جان ما

6. مستی و خوی چکان و گریبان گشوده ای

7. هست از برای کینه ما خط کشیدنت

8. مضمون نهان مدار که عنوان گشوده ای

9. فریاد رس مرا و ز فریاد وارهانش

10. خسرو که هر شبی ز وی افغان گشوده ای


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به خود از بهر حسرت داد راهم ورنه معلومست
* ز دریا چند در آغوش گنجد موج دریا را
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* پیام من که رساند به یار مهرگسل
* که برشکستی و ما را هنوز پیوند است
شعر کامل
سعدی
* بتی دارم که گرد گل ز سنبل سایه بان دارد
* بهار عارضش خطی به خون ارغوان دارد
شعر کامل
حافظ