امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1821

1. بخرام، ای سرو روان کز باغ رضوان خوشتری

2. دلدادگان خویش را می کش که از جان خوشتری

3. در هوشیاری مهوشی، سرمست و غلتان دلکشی

4. چون مو کنی شانه کشی، طره پریشان خوشتری

5. چوگانت سر جو از همه، سر برد گو از همه

6. خوش می بری گو از همه، در لعب چوگان خوشتری

7. با آنکه خوش باشد چمن با سرو و نسرین و سمن

8. بسیار دیدم در تو من، بسیار از ایشان خوشتری

9. هر چند می بینم ترا، تشنه ترست این دل مرا

10. خواهم بیاشامم ترا کز آب حیوان خوشتری

11. گر چه جوانی خوش بود، بی تو ندانم خوش بود

12. ور زندگانی خوش بود، حقا که تو زان خوشتری

13. باری چه باشد دل ببین کانجا کنی منزل گزین

14. در چار سوی دل نشین کز هشت بستان خوشتری

15. نقش تو، ای شمع چگل، بیرون دهم زین آب و گل

16. لیکن تویی چون گنج دل، در کنج ویران خوشتری

17. دارم به دل درد قوی، می خواهمش منزل قوی

18. با آنکه درد خسروی، لیکن ز درمان خوشتری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* با خیال یار صحبت داشتن خوش دولتی است
* می برم غیرت بر آن عاشق که تنها می شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* عاشقانی که جان یک دگرند
* همه در عشق همدگر میرند
شعر کامل
مولوی
* مژدهٔ وصل توام ساخته بیتاب امشب
* نیست از شادی دیدار مرا خواب امشب
شعر کامل
وحشی بافقی