امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1826

1. جان به فدات می کنم، بو که از آن من شوی

2. مرده تنی من ببین، کوش کز آن من شوی

3. شد به بقین دیگران ماه تمام روی تو

4. چشمه آفتاب شو، گر به گمان من شوی

5. چند به چربی زبان همچو چراغ سوزیم

6. سوخته عاقبت گهی هم به زبان من شوی

7. گر به فغان من ترا دردسری ست، باز ده

8. نیستم آن طمع که تو دردستان من شوی

9. سیم بگیرم از برت، گر بکنی عنایتی

10. وام بخواهم از لبت، گر تو ضمان من شوی

11. برگذر دو چشم من کاب روانست در گذر

12. پیش که غرقه ناگهان ز آب روان من شوی

13. فتنه خسروی به رخ، پهلوی من نشین دمی

14. بو که به چیزی از بلا، فتنه نشان من شوی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پیش چشمی که به یکتایی آن سرو رسید
* طوق هر فاخته ای های هوالله بود
شعر کامل
صائب تبریزی
* چه تربیت شنوم یا چه مصلحت بینم
* مرا که چشم به ساقی و گوش بر چنگست
شعر کامل
سعدی
* گرم عذاب نمایی به داغ و درد جدایی
* شکنجه صبر ندارم بریز خونم و رستی
شعر کامل
سعدی