امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1830

1. دست به گل نمی زنی، زانکه نگار من تویی

2. بوی سمن نمی کشم، زانکه بهار من تویی

3. روی زمین گر از صبا سیرگه شکوفه شد

4. من چه گره کنم از آن، لاله عذرا من تویی

5. گر ز قرار می رود هوش من از تو، گو برو

6. من به قرار خود خوشم، هوش و قرار من تویی

7. گر چه سوار آسمان خانه به خانه می رود

8. کی نگرم به سوی او، فتنه سوار من تویی

9. چشم من از نگار خون نقش تو می کند به رخ

10. دل بنهم به نقش او هر چه نگار من تویی

11. خسرو خسته بر درت کشته تیر غمزه شد

12. هیچ نگفتی، ای فلان، کشته زار من تویی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای که می خندی چو گل در بوستان بی اختیار
* از گلاب گریه بی اختیار اندیشه کن
شعر کامل
صائب تبریزی
* قد تو عمر درازیت و سرو گلشن ناز
* بیا و سایه فگن بر سرم چو عمر دراز
شعر کامل
هلالی جغتایی
* بود از موی سفید امید بیداری مرا
* بالش پرگشت آن هم بهر خواب غفلتم
شعر کامل
صائب تبریزی