امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1853

1. باز، ای سرو خرامان، ز کجا می آیی؟

2. کز برای دل دیوانه ما می آیی

3. می کشد هجر و ره آمدنت می طلبم

4. چیست فرمان تو، جانا، به کجا می آیی؟

5. گر ز جا می روی از خویش نباشد عجبی

6. عجب این است که چون باز به جا می آیی

7. ای خوش آن کشته که شد در ته شمشیر و بزیست

8. که در آن دم تو به نظاره ما می آیی

9. سوزت، ای عشق، همه خرمن جانها سوزد

10. شرم ناید که بر این برگ گیا می آیی

11. زندگانیت نمی سازد دانم، خسرو

12. آخر این کوی فلان است که تا می آیی!


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن شعله ایم کز نفس گرم سینه سوز
* گرمی به آفتاب جهانتاب داده ایم
شعر کامل
رهی معیری
* و گر شمشیر برگیری سپر پیشت بیندازم
* که بی شمشیر خود کشتی به ساعدهای سیمینم
شعر کامل
سعدی
* همه دانش ما به بیچارگیست
* به بیچارگان بر بباید گریست
شعر کامل
فردوسی