امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1860

1. ای که تاراج دل و دین می دهی

2. فتنه را باز این چه آیین می دهی؟

3. ماه از روی تو می یابد شرف

4. کش به یک خنده دو پروین می دهی

5. می دهی دل بو که جان خواهد ستد

6. باری آن مستان، اگر این می دهی

7. ندهیم چندان که خواهم بوسه ای

8. بارک الله، عشوه چندین می دهی

9. چند گویی لب به دندانت گزم

10. در دهان مرده یاسین می دهی

11. خوی ز رویت ریخت آبی بر لبت

12. زانکه شربت نیک شیرین می دهی

13. لعل تو در خون خسرو بسته شد

14. هم بر این شربت که رنگین می دهی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هیچ دانی که چرا پسته چنان می‌خندد
* زانکه گفتم که بدان پسته دهن می‌مانی
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* من چه دارم درنظر تا دل به آن خرم کنم؟
* پسته از یاد شکر در پوست خندان می شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* هله نومید نباشی که تو را یار براند
* گرت امروز براند نه که فردات بخواند
شعر کامل
مولوی