امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1907

1. هندوی زلف را چو تو یغما چنین دهی

2. در روم و ری منادی تاراج دین دهی

3. پیش لب تو گر چه گداییست کار من

4. ملک جهان مراست، گر انگشترین دهی

5. چون من روم، به تربت من بوسه ای زنی

6. حلوای روح من چو دهی، این چنین دهی

7. آنجا که گشت تست، بگو تا شویم خاک

8. باری چنین چو کشته خود را زمین دهی

9. جان بردن نهفته، میاموز غمزه را

10. جلاد را چه استره در آستین دهی؟

11. تلخی عشق بی مزه گردد ز نوش وصل

12. ناخوش میی که چاشنیش انگبین دهی

13. من کیستم که خنده زنی تو به روی من؟

14. خسرو خس و بهاش تو در ثمین دهی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پیری و جوانی پی هم چون شب و روزند
* ما شب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم
شعر کامل
سعدی
* صلاح از ما چه می‌جویی که مستان را صلا گفتیم
* به دور نرگس مستت سلامت را دعا گفتیم
شعر کامل
حافظ
* فاش می‌گویم و از گفته خود دلشادم
* بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم
شعر کامل
حافظ