امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1923

1. من باد نخواهم که وزد بر چو تو باغی

2. تا از تو نسیمی نرساند به دماغی

3. خوش دولت مرغی که خورد بر ز تو، ماییم

4. کز دور خرابیم به بویی چو تو باغی

5. گر خواه به بازار شوم، خواه به بستان

6. ما را ز رخت سوی دگر نیست فراغی

7. گر جلوه طاووس ز روی تو نبینیم

8. در کوی تو میریم به مهمانی زاغی

9. تو داغ جگر را چه شناسی که نبودت

10. جز از می گلرنگ به دامان تو داغی

11. پروانه که جان را به سر شمع فدا کرد

12. در مشهد خویش از تن خود سوخت چراغی

13. آن به که من سوخته پیش تو نیایم

14. زیبا نبود پیش گلی بانگ کلاغی

15. لاغ است ترا کشتن، اگر لطف دگر نیست

16. باری ز من دلشده یاد آر به لاغی

17. نآمد ز دل خسته خبر، گر چه که خسرو

18. از گریه دوانید چپ و راست الاغی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نقش لب تو از شکر و پسته بسته‌اند
* زلف و رخت ز نسترن و لاله رسته‌اند
شعر کامل
اوحدی
* ظالم بمرد و قاعدهٔ زشت از او بماند
* عادل برفت و نام نکو یادگار کرد
شعر کامل
سعدی
* ثناگوی تو باشد هر گیاهی
* اگر سرچشمه زاینده باشی
شعر کامل
صائب تبریزی