امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1954

1. ساقی بیا که موسم عیش است و میم و نی

2. می ده که لاله گون شده از باده ری و خی

3. رخ بر فروز و زلف مسلسل گره بزن

4. تا بشکند جمال تو بازار میم و هی

5. مه را به روی خوب تو نسبت کجا رسد

6. ای رویت آفتاب و لبت شین و کاف و ری

7. شکر شد از خجالت لعل تو آب وار

8. بر شین و کاف و ری چو کشیدی تو خی و طی

9. خط معنبر تو چو دور قمر گرفت

10. کردند عاشقان تو تر ری و دال و می

11. روح مجسمی تو نه عقل مصوری

12. ای روح عقل مثل تو نادیده بی و تی

13. بتگر چو دید پیش رخ و قامت تو کرد

14. از شرم کارخانه صد ساله طی و بی

15. طی کن حدیث دور زمان، جام می بیار

16. تا باغ روح را دهم آبی ز میم و یی

17. می خور، مخور غم دل و دین، خسروا، دگر

18. بگشا به مدح خسرو آفاق لام و بی

19. لب بر لب نگار نه ار دست می دهد

20. خالی قدح مدار ز باده و میم و یی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند
* بنگر که تا چه حد است مکان آدمیت
شعر کامل
سعدی
* آن کس از دزد بترسد که متاعی دارد
* عارفان جمع بکردند و پریشانی نیست
شعر کامل
سعدی
* مرا تا عشق تعلیم سخن کرد
* حدیثم نکته هر محفلی بود
شعر کامل
حافظ