غزل شمارهٔ 1954
1. ساقی بیا که موسم عیش است و میم و نی
2. می ده که لاله گون شده از باده ری و خی
3. رخ بر فروز و زلف مسلسل گره بزن
4. تا بشکند جمال تو بازار میم و هی
5. مه را به روی خوب تو نسبت کجا رسد
6. ای رویت آفتاب و لبت شین و کاف و ری
7. شکر شد از خجالت لعل تو آب وار
8. بر شین و کاف و ری چو کشیدی تو خی و طی
9. خط معنبر تو چو دور قمر گرفت
10. کردند عاشقان تو تر ری و دال و می
11. روح مجسمی تو نه عقل مصوری
12. ای روح عقل مثل تو نادیده بی و تی
13. بتگر چو دید پیش رخ و قامت تو کرد
14. از شرم کارخانه صد ساله طی و بی
15. طی کن حدیث دور زمان، جام می بیار
16. تا باغ روح را دهم آبی ز میم و یی
17. می خور، مخور غم دل و دین، خسروا، دگر
18. بگشا به مدح خسرو آفاق لام و بی
19. لب بر لب نگار نه ار دست می دهد
20. خالی قدح مدار ز باده و میم و یی
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده