امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1964

1. ای گل، دهن تنگت صد تنگ شکر چیزی

2. گل با تو نمی ماند در حسن مگر چیزی

3. ما را به تماشایی مهمان رخ خود کن

4. چون سبزه برآوردی گرد گل تر چیزی

5. دودی که ز آه من بر ماه زدی هر شب

6. در روی چو ماه تو هم کرد اثر چیزی

7. تا باز کرا سوزد این جادوی تو آخر

8. خط تو دمید اینک بالای شکر چیزی

9. تا باغ رخت دیدم، گل باد به چشم من

10. کی از گل و بستانی آرم به نظر چیزی

11. گفتی که کمر بندم در ریختن خونت

12. باری ز پی بستن داری به کمر چیزی

13. گویم غم و دردم بین، گویی که بتر خواهم

14. بسم الله اگر خواهی زین هر دو بتر چیزی

15. زان غم که فرستادی کرده دل خسرو خوش

16. جان منتظرست اینک، گر هست دگر چیزی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مرغ با پر می‌پرد تا آشیان
* پر مردم همتست ای مردمان
شعر کامل
مولوی
* به آب چشم بگویش که از زمان فراق
* شدست روز سیاه و شدست مو کافور
شعر کامل
مولوی
* ثابت و سیاره گردون من اشک است و داغ
* آه سردی کز جگر برخاست مهتاب من است
شعر کامل
صائب تبریزی