امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1988

1. سوی تو دیدم ریختی خون دلم را بی گنه

2. از چشم خود می بینم این ای روی چشم من سیه

3. در کشتن بیچارگان تعجیل کم فرمای زانک

4. گر هست جانی در تنم بهر تو می دارم نگه

5. زینسان مکش از دست من پیش زنخدان زلف را

6. زان رو که بس مشکل بود بی ریسمان رفتن به چه

7. گر از ارادت رو نهم بر راه تو عیبم مکن

8. کز ابتدا دولت مرا کر دست زین سو ره به ره

9. این اشک خسرو هیچگه بر روی او ساکن نشد

10. یعنی عجب باشد اگر آب ایستد بر روی گه


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نوبت وصل و لقاست نوبت حشر و بقاست
* نوبت لطف و عطاست بحر صفا در صفاست
شعر کامل
مولوی
* غلام همت آن نازنینم
* که کار خیر بی روی و ریا کرد
شعر کامل
حافظ
* پیوسته است سلسله موجها به هم
* خود را شکسته هر که دل ما شکسته است
شعر کامل
صائب تبریزی