غزل شمارهٔ 257
1. مفلسی از پادشایی خوشتر است
2. مفسدی از پارسایی خوشتر است
3. پادشاهی راست درد سر، ولی
4. چون نگه کردم گدایی خوشتر است
5. پادشاهان چون به خود ندهند راه
6. با فقیران بی نوایی خوشتر است
7. آدمی چون کبر در سر می کند
8. با سنگ کو، آشنایی خوشتر است
9. دل که از سودای خوبان بشکند
10. آن شکست از مومیایی خوشتر است
11. آشکارا عشقبازی بیا بتان
12. از بسی زهد ریایی خوشتر است
13. نیست لذت عشق را بعد از وصال
14. عشقبازان را جدایی خوشتر است
15. عشق دوتان، خسروا، از سر بنه
16. عشق با سر خدایی خوشتر است
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده