امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 266

1. صد دل اندر زلف شب گون سوخت ست

2. گوییا در شب چراغ افروخته ست

3. هر که او سودای زلفت می پزد

4. عود را چون هیزم تر سوخت ست

5. دل به شمشیر جفا بشکافته ست

6. وانگه از تیر مژه بر دوخته ست

7. گریه چندان شد که در خون دلم

8. مردم چشم آشنا آموخته ست

9. ای مسلمانان، یکی بازم خرید

10. کو مرا بر دست غم بفروخته ست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کارم چو زلف یار پریشان و درهمست
* پشتم به سان ابروی دلدار پرخمست
شعر کامل
سعدی
* رحمت نکند بر دل بیچاره فرهاد
* آن کس که سخن گفتن شیرین نشنیدست
شعر کامل
سعدی
* آن مه به جانب سفر آهنگ می کند
* صحرا و شهر بر دل ما تنگ می کند
شعر کامل
جامی