امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 270

1. ای که روی تو حیات جان است

2. دیده جایت شده جای آنست

3. ماه را از رخ چون خورشیدت

4. در شب چاردهم نقصانست

5. سخن اندر لب تو دل ببرد

6. دل چه باشد، سخن اندر جان است

7. بی لبت هر لب لعلی که گزم

8. سنگ ریزه به ته دندانست

9. ناتوانم، که غمت با من کرد

10. هر چه از جور و جفا بتوانست

11. سلک در گشت مرا ز آب دو چشم

12. تار هر رشته که در دندانست

13. به گه گریه سواد چشمم

14. تیره، گویی که شب بارانست

15. گفتیم غم مخور و آسان گیر

16. این به گفتن، صنما، آسانست

17. دور از شعله آه خسرو!

18. که دلش سوخته هجرانست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* درونت حرص نگذارد که زر بر دوستان پاشی
* شکم خالی چو نرگس باش تا دستت درم گردد
شعر کامل
سعدی
* چون ترک من سپاه حبش بر ختن زند
* از مشک سوده سلسله بر نسترن زند
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* قرب نیکان را نمی باشد سرایت در بدان
* کز شکر شیرین نگردد چون بود بادام تلخ
شعر کامل
صائب تبریزی