امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 303

1. زیر کله نمونه روی تو مه نداشت

2. کس ماه را نمونه به زیر کله نداشت

3. بگرفت چارسوی رخت زلف و هیچ وقت

4. یک شب جهان چو روی تو در چارده نداشت

5. در ضبط آفتاب نشد ملک نیم روز

6. کز زلف عنبرین تو قیر سیه نداشت

7. دوش آتشی به سینه همی زد هوای تو

8. بگریخت اشک و سوخته شد دل چو ره نداشت

9. خونم بخورد و چشم تو لب تر نکرد، ازآنک

10. دود دگر نوشت و خط تو نگه داشت

11. با این همه وفای تو دارد میان جان

12. دل خود ز دست رفت، چو او کس نگه داشت

13. از خون نوشته ام به دو رخ ماجرای عشق

14. از بس که در سفینه دل جایگه نداشت

15. یک وعده تو در حق خسرو به سر نشد

16. گویی که باد بود که بار گنه نداشت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* داغی که به امید نمک چشم گشوده است
* مپسند که از مرهم کافور شود خشک
شعر کامل
صائب تبریزی
* وقت مرگ آمد ز رحمت بر سر بالین من
* تلخ شد کام حسود از مردن شیرین من
شعر کامل
فروغی بسطامی
* آب حیوانش ز منقار بلاغت می‌چکد
* زاغ کلک من به نام ایزد چه عالی مشرب است
شعر کامل
حافظ