امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 344

1. مرا به سوی تو پیوند دوستی خام است

2. به آفتاب ز ذره چه جای پیغام است

3. هزار جان مقدس شدند خاکستر

4. هنوز پختن سودات از آدمی خام است

5. بیار ساقی دریای می که جانم سوخت

6. ز جاجه دل من گر چه دوزخ آشام است

7. ازان چراغ که دلهای خلق می سوزد

8. چراغها به سر کوی تو به هر شام است

9. خطاست نسبت بالای تو به سرو، که سرو

10. نه شوخ وشنگ خرام است و مست و خودکام است

11. دلم که بستده ای باز ده که که لاف زنم

12. که این خرابه ز سلطان خویش انعام است

13. زکوة حسن کم از یک نظاره آخر کار

14. گدای کوی توام، گر چه خسروم نام است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دولتی را که نباشد غم از آسیب زوال
* بی تکلف بشنو دولت درویشان است
شعر کامل
حافظ
* یا رب این کعبه مقصود تماشاگه کیست
* که مغیلان طریقش گل و نسرین من است
شعر کامل
حافظ
* با کهنسالان مکن ای نوجوان کاوش که هست
* آتشی پوشیده در مغز چنار سالدار
شعر کامل
صائب تبریزی