امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 355

1. هر که در پیش چشم روشن ماست

2. گوییا آفت دل و تن ماست

3. چشم ما گر نمی شود، ماناک

4. آن همان آفتاب روشن ماست

5. لاله ها می دمد ز خون دو چشم

6. گرد من آن بهار و گلشن ماست

7. غمزه زن جان من و گر میرم

8. غم مخور خون ما به گردن ماست

9. ما چو هندوی سومنات به عشق

10. بت پرستیم و دل برهمن ماست

11. گفتم از مهر سوخت خسرو، گفت

12. چند ازین ذره ها به روزن ماست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پروای سرد و گرم خزان و بهار نیست
* آن را که همچو سرو و صنوبر قبا یکی است
شعر کامل
صائب تبریزی
* ندارد حاصلی سوز محبت را نهان کردن
* که عود زیر دامن از گریبان سر برون آرد
شعر کامل
صائب تبریزی
* بنشین یک نفس ای فتنه که برخاست قیامت
* فتنه نادر بنشیند چو تو در حال قیامی
شعر کامل
سعدی