امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 361

1. روی نیکوی تو ز مه کم نیست

2. جز ترا نیکویی مسلم نیست

3. دهنت ذره و کم از ذره است

4. رخ ز خورشید ذره ای کم نیست

5. بی دهانی و ملک خوبی را

6. چون سلیمان شدی که خاتم نیست

7. نسبتی هست در دهان تو، لیک

8. در میان تو نسبتی هم نیست

9. چشم من خاک جسم من تر کرد

10. گر چه یک قطره هم در او نم نیست

11. گر جهانی غم است در دل من

12. چون تو اندر دل منی غم نیست

13. تازه کن جان خسرو از غم خویش

14. کاین جراحت سزای مرهم نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* حافظ آب رخ خود بر در هر سفله مریز
* حاجت آن به که بر قاضی حاجات بریم
شعر کامل
حافظ
* ای کاش جان بخواهد معشوق جانی ما
* تا مدعی بمیرد از جان فشانی ما
شعر کامل
فروغی بسطامی
* مهر جمالش از دلِ ویرانه کی شود
* سودای شمع از سیر پروانه کی شود
شعر کامل
جامی