امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 381

1. گر ترا ناز و بدخویی این است

2. وای بر دل، اگر چه سنگین است

3. عیشم ار بد رود بلایی نیست

4. تو، نکو، می روی بلا این است

5. می روی و نمی روی از دل

6. این چه شکل است و این چه آیین است

7. گر دل من کباب شد، تو بخند

8. کان نمک شور نیست، شیرین است

9. من بمیرم که آب چشمی نیست

10. خنده ای کن که وقت یاسین است

11. هر شب از آب چشم پنداری

12. چشم من آشنای پروین است

13. از خیالت به سجده جای دلم

14. اول شب نماز پیشین است

15. نکنی گر نگاه معذوری

16. کت چو خسرو هزار مسکین است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* حدیث عشق به طومار در نمی‌گنجد
* بیان دوست به گفتار در نمی‌گنجد
شعر کامل
سعدی
* هیچ قفلی نیست در بازار امکان بی کلید
* بستگی ها را گشایش از در دلها طلب
شعر کامل
صائب تبریزی
* چه جای شکر و شکایت ز نقش نیک و بد است
* چو بر صحیفه هستی رقم نخواهد ماند
شعر کامل
حافظ