امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 461

1. همه مستی خلق از ساغر و پیمانه می خیزد

2. مرا دیوانگی زان نرگس مستانه می خیزد

3. خوشم با آه گرم امشب، مده تشویشم، ای گریه

4. که خوش می سوزدم این آتشی کز خانه می خیزد

5. همه شب با خیال، افسانه های درد خود گویم

6. مرا از جمله بیخوابی ازان افسانه می خیزد

7. خیالش در دلم می گشت، پرسیدم، چه می جویی

8. گیاه دوستی، گفتا، ازین ویرانه می خیزد

9. عسس کز ناله ام دیوانه شد می گفت با یاران

10. که باز آمد شب و افغان آن دیوانه می خیزد

11. من از خود سوختم، نه از تو، ای شمع نکورویان

12. هلاک جان پروانه هم از پروانه می خیزد

13. لبت گر می خورد خونم گنهکارم به یک بوسه

14. چه کردم کان خطت از گرد لب خصمانه می خیزد

15. مپوش آن خال را بهر خدا از دیده مردم

16. که مسکین مرغ غافل را بلا از دانه می خیزد

17. چه یاری باشد این آخر که ناری رحم بر خسرو

18. چنین کز درد او فغان ز صد بیگانه می خیزد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گه میان چشم نیلوفر زبانه بر زند
* گاه دودش گرد او چون برگ نیلوفر شود
شعر کامل
فرخی سیستانی
* در خرابات چه حاجت به مناجات من است
* دست برداشته دایم به دعا تاک آنجا
شعر کامل
صائب تبریزی
* مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد
* غنچه خاموش بلبل را به گفتار آورد
شعر کامل
صائب تبریزی