امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 473

1. شمع من اگر یک شب از خانه برون آید

2. از هر طرفی صد جان پروانه برون آید

3. صد جامه قبا گردد از هر طرفی، چون او

4. کژ کرده کلاه از سر مستانه برون آید

5. من بی خبر و طفلان سنگی به کف از هر سو

6. شسته به کمین تا کی دیوانه برون آید

7. فریاد که از یاری عمری به جفا باشم

8. چون گاه وفا باشد بیگانه برون آید

9. هر روز بری جویم از بخت، محال است این

10. خوشه ز پی شش ماه از دانه برون آید

11. گر وجه قرار من هست از رخ تو مردن

12. وه کز خط تو ناگه پروانه برون آید

13. در کشتن خود یارم، من از تو چه غم دارم؟

14. گر جان ز پی خسرو خصمانه برون آید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتا که کیست بر در گفتم کمین غلامت
* گفتا چه کار داری گفتم مها سلامت
شعر کامل
مولوی
* مریض عشق به کوی تو تا غبار نشد
* ز ضعف تن نتوانست کز زمین خیزد
شعر کامل
جامی
* به آب چشم بگویش که از زمان فراق
* شدست روز سیاه و شدست مو کافور
شعر کامل
مولوی