امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 488

1. شب دلشدگان دیده بیدار نبندند

2. الا که به خون چشم گهربار نبندند

3. چون من ز دل خویش شوم سوخته، زنهار

4. این تهمت بیهوده دران یار نبندند

5. من عاشق و مستم، ره زهدم منمایید

6. کابریشم طنبور به طومار نبندند

7. بر من که در توبه ببستند، غمی نیست

8. باید که روم تا در خمار نبندند

9. آنان که حق خدمت تو باز شناسند

10. ناکرده وضو رشته زنار نبندند

11. پر پیچ و شکسته دل عاشق نبود، زانک

12. دل کان به تو بندند به گلزار نبندند

13. خسرو نکند نسبت عشق تو به خود، زانک

14. شاهی و به فتراک تو مردار نبندند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا نه تصور کنی که بی تو صبوریم
* گر نفسی می‌زنیم بازپسین است
شعر کامل
سعدی
* آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ پی کجاست
* خون چکید از شاخ گل باد بهاران را چه شد
شعر کامل
حافظ
* از چرخ به هر گونه همی‌دار امید
* وز گردش روزگار می‌لرز چو بید
شعر کامل
حافظ