امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 513

1. بی نرگس تو خواب ندانم که چه باشد

2. زلفت کشم و تاب ندانم که چه باشد

3. آن شب که بتا، چشم تو در خواب ببینم

4. در دیده خود خواب ندانم که چه باشد

5. تا طاق دو ابروی تو محراب بتان شد

6. بت جویم و محراب ندانم که چه باشد

7. چون چاه زنخدان تو از دور ببینم

8. تشنه شوم و آب ندانم که چه باشد

9. از زلف تو چون نیست مرا سوی رخت ره

10. شب گردم و مهتاب ندانم که چه باشد

11. گویند که دریاب درین واقعه خود را

12. می گویم و دریاب ندانم که چه باشد

13. باغی ست عجب وصل تو، می پرس ز خسرو

14. من بنده در آن باب ندانم که چه باشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چون قمری از این رشک ننالد به چمن ها
* کاین اشک روان را به من آن سرو روان داد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* طی نگشته روزگار کودکی پیری رسید
* از کتاب عمر ما فصل شباب افتاده است
شعر کامل
رهی معیری
* شوخی مکن ای پیر که هر موی سفیدی
* شمشیر زبانی است برای ادب تو
شعر کامل
صائب تبریزی