امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 525

1. یارم چو به خنده شکر بسته گشاید

2. وای آنکه به سویش نظر بسته گشاید

3. مردیم به کویش، گهی آن نرگس پر خواب

4. بر ما چه شود، گر بصر بسته گشاید

5. آن کس که کمر بسته به خون همه شهری ست

6. در کلبه ما کی کمر بسته گشاید

7. گر من به چمن ناله کنم، غنچه ازان درد

8. هرگز نتواند که سربسته گشاید

9. بندی در خود بر من و حلقه نزنم، زانک

10. آن بخت ندارم که در بسته گشاید

11. از خار ببندد گذر چشم و ندانم

12. جز تو دگری کاین گذر بسته گشاید

13. از گریه جگر بست دلم اهل دلی کو؟

14. کز چهره خسرو جگر بسته گشاید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صنوبر صوف سبز افکنده بر دوش
* درخت بید گشته پوستین پوش
شعر کامل
وحشی بافقی
* مردم آخر همه مردند ز بیماری دل
* به امیدی که تو را بر سر بیمار آرند
شعر کامل
فروغی بسطامی
* عشق پیری است که ساغر زده‌ایم از کف او
* عقل طفلی است که دانا شده در مکتب ما
شعر کامل
فروغی بسطامی