امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 557

1. فلک با کس دل یکتا ندارد

2. ز صد دیده یکی بینا ندارد

3. درخت دهر سر تا پای خارا است

4. تو گل جویی و او اصلا ندارد

5. جهان از مردمی ها مردمان را

6. نویدی می دهد، اما ندارد

7. کسی از هفت بام چرخ بگذشت

8. که باغ هشت در مأموا ندارد

9. کسی کاین جا مربع می نشیند

10. در ایوان مثمن جا ندارد

11. چرا خسرو، نیندیشی تو امروز؟

12. از آن فردا که پس فردا ندارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هان مشو نومید چون واقف نه‌ای از سر غیب
* باشد اندر پرده بازی‌های پنهان غم مخور
شعر کامل
حافظ
* به خاک پای عزیزت که عهد نشکستم
* ز من بریدی و با هیچ کس نپیوستم
شعر کامل
سعدی
* گفت نیلوفر چو کلک از آب سر بیرون کشد
* کیست او تا پیش کلک اندر سرش افتد سری
شعر کامل
انوری