امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 56

1. ای زلف چلیپای تو، غارتگر دینها

2. وی کرده گمان دهنت، دفع یقینها

3. کافر نکند با دل من آنچه تو کردی

4. یعنی که در اسلام روا باشد از اینها

5. زینسان که بکشتی به شکر خنده جهانی

6. خواهم که به دندان کشم از لعل تو کینها

7. از ناصیه ما نشود خاک درش دور

8. چون صندل بت برهمنان را ز جبینها

9. من خود شدم از کیش و گر خود صنم اینست

10. بسیار شود در سر کارش دل و دینها

11. در کعبه مقصود رسیدن که تواند

12. در بادیه هجر تو از فتنه کمینها

13. نالم به سر کوی تو هر صبح به امید

14. چون مطرب درهای کرم پاس نشینها

15. گر مهر گیا بایدت، ای دوست، طلب کن

16. هر جا که چکد آب دو چشمم به زمینها

17. دشوار رود مهر تو از سینه خسرو

18. ماندست چو نقشی که بماند به نگینها


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خورشید عارض او چون ذره برده تابم
* بالای سرکش او چون سایه کرده پستم
شعر کامل
فروغی بسطامی
* باغبان همچو نسیمم ز در خویش مران
* کآب گلزار تو از اشک چو گلنار من است
شعر کامل
حافظ
* کمال کامرانی در محبت چیست می‌دانی
* بتی را پادشاهی دادن و خود را گدا کردن
شعر کامل
فروغی بسطامی