امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 577

1. از یاد تو دل جدا نخواهد شد

2. وز بند تو جان رها نخواهد شد

3. دل را به تو دادم و نمی دانی

4. چون می دانم مرا نخواهد شد

5. پیوند تو از تو نگسلم هرگز

6. تا جامه جان قبا نخواهد شد

7. تیر مژه می زنی که کس پیشت

8. چون من هدف بلا نخواهد شد

9. در بوسه دمی شمار، گو می کن

10. من می شمرم، دغا نخواهد شد

11. یارب، به کجا گریزم از تیرت؟

12. هر جا که روم خطا نخواهد شد

13. می گو سخنی، مترس از غمزه

14. مست است و برین گوا نخواهد شد

15. دردی دارم به سینه از عشقت

16. کان درد کهن دوا نخواهد شد

17. گفتی که غلام من نشد خسرو

18. هم خواهد شد، چرا نخواهد شد؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بیابان قناعت وسعتی دارد که هر موری
* نمی داند کم از ملک سلیمان چشم تنگش را
شعر کامل
صائب تبریزی
* حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است
* کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد
شعر کامل
حافظ
* در آفتاب قیامت چه کار خواهی کرد؟
* اگر به سایه گریزی ز آفتاب اینجا
شعر کامل
صائب تبریزی