امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 62

1. باز خدنگ شوق زد عشق در آب و خاک ما

2. نطع حریف پاک شد دامن چشم پاک ما

3. هر طرفی و قصه ای، ورچه که پوشم آستین

4. پرده رازکی شود دامن چاک چاک ما

5. شاهد مست بی خبر خفته، چه دارد آگهی

6. تا همه شب چه می رود بر دل دردناک ما

7. گر کشتیم به تیغ کش، نه به نمودن رخت

8. زانکه نباشد این قدر مرتبه هلاک ما

9. جان و دلی ست در تنم، بذل سگان خویش کن

10. تا نبود به ملک تو زحمت اشتراک ما

11. ای که بکشتی از جفا خسرو مستمند را

12. پای وفا چه، ار گهی رنجه کنی به خاک ما


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صبح می‌خندد و من گریه کنان از غم دوست
* ای دم صبح چه داری خبر از مقدم دوست
شعر کامل
سعدی
* شقایق جامه بر تن چاک میزد
* ز شوق او کله بر خاک میزد
شعر کامل
عبید زاکانی
* راست چون سوسن و گل از اثر صحبت پاک
* بر زبان بود مرا آن چه تو را در دل بود
شعر کامل
حافظ