امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 649

1. عاشقان تو ز تو تا صبح در خونابه اند

2. گر چه بهتر مصلحت پیشت به لاغ و لابه اند

3. زار می نالند و مستانند، اگر جامی بود

4. گر چه هر شب تا سحر چون ماهیی برتابه اند

5. چنگ من ناله است می خون جگر و اصحاب تو

6. همنشین بربط و همزانوی قرابه اند

7. تا تو دست جود بگشادی، فلک بیکار ماند

8. اختران در هفت گنبد صورت گرمابه اند

9. آفت خسرو شدند این هر دو چشم و لاجرم

10. من ز شان در خون و شان از خویش در خونابه اند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اشک من رنگ شفق یافت ز بی‌مهری یار
* طالع بی‌شفقت بین که در این کار چه کرد
شعر کامل
حافظ
* ز حافظان جهان کس چو بنده جمع نکرد
* لطایف حکمی با کتاب قرآنی
شعر کامل
حافظ
* نگاه از بس شهید تیغ هجران است در چشمم
* ز هر مژگان خون آغشته، نخل ماتمی دارم
شعر کامل
حزین لاهیجی