امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 654

1. یا رب، آن بالا مگر از آب حیوان ریختند

2. یا بسی جان کسان بگداختند، آن ریختند

3. شیره جانهای شیرین برکشیدند از نخست

4. وین تن نازک ازان شیرینی جان ریختند

5. هر کجا خوی ریخت از رویت، ملاحت مایه بست

6. چاشنی گیران خوبی در نمکدان ریختند

7. زین هوس کز ران یکرانت فرو شانند گرد

8. آبروی خویش بسیاری که خوبان ریختند

9. عیش تلخم با خیال لعل جان افزات هست

10. شربت زهری که در وی آب حیوان ریختند

11. شعله می خیزد ز گور کشتگانت گاه نور

12. بس که زیر خاک با دلهای سوزان ریختند

13. همچو چشم نامسلمان تو بی رحمت نه اند

14. کافران چین که خونهای مسلمان ریختند

15. از گناه نیکوان، یارب، مرا سوزی نخست

16. گر چه آن مردم کشان خونها فراوان ریختند

17. عاقبت بر روی آب آورد راز بیدلان

18. گر چه گریه در شب تاریک پنهان ریختند

19. خسروا، مگری که جز خاشاک بدنامی نرست

20. دیده های عاشقان هر جا که باران ریختند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر تو فارغی از حال دوستان یارا
* فراغت از تو میسر نمی‌شود ما را
شعر کامل
سعدی
* ای ز عشقت عالمی ویران شده
* قصد این ویرانه کردی عاقبت
شعر کامل
مولوی
* دنیا که جسر آخرتش خواند مصطفی
* جای نشست نیست بباید گذار کرد
شعر کامل
سعدی