امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 663

1. چشم تو مست است یا در خواب بازی می کند

2. بوالعجب مستی که در محراب بازی می کند

3. مردم چشمم که می گردد به گرد روی تو

4. طفل را ماند که در مهتاب بازی می کند

5. گرد در آویزد دل نادان من در سوی تو

6. همچو موی خود مشو، در تاب بازی می کند

7. چشم من دور از تو، گر غرقه به خون گردد سزاست

8. ز آشنا بیگانه و در آب بازی می کند

9. امشب اندر خواب دیدم با تو بازی کرده ام

10. وه تو بازی کرده ای یا خواب بازی می کند؟

11. با زنخدانت که خسرو عشق بازد گوییا

12. گوسفندی دان که با قصاب بازی می کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر خبر داری زحی لایموت
* بر دهان خود بنه مهر سکوت
شعر کامل
عطار
* تابوت من ز تاک و کفن هم ز برگ تاک
* در میکده بباده مرا شست و شو کنید
شعر کامل
فیض کاشانی
* عارفی کو که کند فهم زبان سوسن
* تا بپرسد که چرا رفت و چرا بازآمد
شعر کامل
حافظ