امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 739

1. از کجا در رهم آن شوخ بلا پیش آمد؟

2. چه بلا بود ندانم، ز کجا پیش آمد؟

3. سوی صحرا به تماشای چمن می رفتم

4. دلبری، سر و قدی، ماه لقا پیش آمد

5. آنچه من دیدم و من می کشم از جور فراق

6. که شنیده ست و که دیده ست و که را پیش آمد

7. آن بت از مهر نخستین به وفا دل می برد

8. آنکه دل برد ز ما پس به جفا پیش آمد

9. خسروا، خون خور و دم در کش و صبری پیش آر

10. که چنین واقعه تنها نه ترا پیش آمد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتا کجاست خوشتر گفتم که قصر قیصر
* گفتا چه دیدی آن جا گفتم که صد کرامت
شعر کامل
مولوی
* دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای
* فرشته‌ات به دو دست دعا نگه دارد
شعر کامل
حافظ
* چون سرو اگر چنانکه سرافرازیت هواست
* چون نی بقصد بی سر و پایان کمر مبند
شعر کامل
خواجوی کرمانی