امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 758

1. نشدش دل که دمی پهلوی ما بنشیند

2. گل هم آخر قدری پیش گیا بنشیند

3. جان من یاد کن آن را که به بوی چو تویی

4. همه شب بر گذر باد صبا بنشیند

5. کشی از غمزه، چه امید سلامت باشد

6. اندر آن سینه که آن تیر بلا بنشیند؟

7. از تو صد درد نهان دارم و بیرون ندهم

8. تا همان درد تو بر جای دوا بنشیند

9. ملک خوبیت فزون باد به عهدت، گر چه

10. فتنه یکدم نتواند که ز پا بنشیند

11. آب شد خون دلم، شانه کن آن زلف آخر

12. مگر آن موی پریشان تو جا بنشیند

13. تا بود باد جوانی به سر گلرویان

14. آتش سینه عاشق ز کجا بنشیند؟

15. خاک شد در ره تو دیده و آن بخت نبود

16. که ز ره گرد تو بر سینه ما بنشیند

17. جور می کن که سر از کوی وفا نتوان تافت

18. گر چه بر خسرو صد پاره جفا بنشیند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دوش ای پسر می خورده‌ای چشمت گواهی می‌دهد
* باری حریفی جو که او مستور دارد راز را
شعر کامل
سعدی
* رفته پایم به گل از پرتو چشم تر خویش
* نخل شمعم که بود ریشه من در سر خویش
شعر کامل
صائب تبریزی
* می بهشت ننوشم ز دست ساقی رضوان
* مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم
شعر کامل
سعدی