امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 782

1. عافیت را بر زمین گردی نماند

2. مردمی را در جان مردی نماند

3. خاک بر فرق جهان زان کز وفا

4. در همه روی زمین گردی نماند

5. زان نمی خیزد چمن کز بهر او

6. مرصبا را هم دم سردی نماند

7. کیمیا شد زر چنان کز رنگ او

8. بوستان را هم گل زردی نماند

9. غصه را بر خود فروبر، خسروا

10. چون همه درد است و همدردی نماند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز بس که گشته ام از فکر آن میان باریک
* زشرم مردم باریک بین نهان شده ام
شعر کامل
جامی
* بدین صفت که ز هر سو کشیده‌ای صف مژگان
* تو یک سوار توانی زدن به قلب سپاهی
شعر کامل
فروغی بسطامی
* کنون که از کمر کوه موج لاله گذشت
* بیار کشتی می، نوبت پیاله گذشت
شعر کامل
صائب تبریزی