امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 79

1. شبم خیال تو بس، با قمر چه کار مرا

2. من و چو کوه شبی، با سحر چه کار مرا

3. من آستان تو بوسم، حدیث لب نکنم

4. چو من به خاک خوشم، با شکر چه کار مرا

5. نبینم آن لب خندان ز بیم جان یک ره

6. ز دور سنگ خورم، با گهر چه کار مرا

7. پدر بزاد مرا بهر آن که تو کشیم

8. وگرنه با چو تو زیبا پسر، چه کار مرا

9. اگر قضاست که میرم به عشق تو، آری

10. به کارهای قضا و قدر چه کار مرا

11. به طاعتم طلبند و به عشرتم خوانند

12. من و غم تو، به کار دگر چه کار مرا

13. طلاق داده دل و عقل و هوش را، خسرو

14. به گشت کوی تو با این حشر چه کار مرا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای
* فرشته‌ات به دو دست دعا نگه دارد
شعر کامل
حافظ
* من ره نمی‌برم مگر آن جا که کوی دوست
* من سر نمی‌نهم مگر آن جا که پای یار
شعر کامل
سعدی
* ورق گردانی عمر زلیخا نامه ای دارد
* که انجام محبت خوشتر از آغاز می گردد
شعر کامل
صائب تبریزی