امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 790

1. لعل شیرینی چو خندان می شود

2. در جهان شیرینی ارزان می شود

3. قد او هر گه که جولان می کند

4. گوییا سرو خرامان می شود

5. پرتو رویش چو می تابد ز دور

6. آفتاب از شرم پنهان می شود

7. قصه زلفش چون نمی گویم به کس

8. زانکه خاطره ها پریشان می شود

9. من نه تنها می شوم حیران او

10. هر که او را دید حیران می شود

11. مه چو می گوید، چه بنوازم ترا؟

12. تا نگه کردم، پشیمان می شود

13. هر که را شاهی عالم آرزوست

14. بنده درگاه سلطان می شود

15. خسروی کز کلک گوهر بار او

16. کار بی سامان به سامان می شود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر بود برگ گل سوریت از خار مترس
* ور هوای چمنت نیست بگلزار مرو
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* چو مست چشم تو نبود شراب را چه طرب
* چو همرهم تو نباشی سفر چه سود کند
شعر کامل
مولوی
* از تنگی دل است که کم گریه می کنم
* مینای غنچه زود نریزد گلاب را
شعر کامل
صائب تبریزی