امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 797

1. دلم از بخت گهی شاد نبود

2. جانم از بند غم آزاد نبود

3. یک دم از عمر گرامی نگذشت

4. کان همه ضایع و بر باد نبود

5. گر ببینی دل ویران مرا

6. گوییا هیچ گه آباد نبود

7. کافری رخت دلم غارت کرد

8. شهر اسلام و سر داد نبود

9. شب همی دانم کاو آمد و بس

10. بیش از خویشتنم یاد نبود

11. خانه گلشن شده بی منت باغ

12. سرو بود، ار گل و شمشاد نبود

13. هر چه می خواست همی کرد طبیب

14. ناتوان را سر فریاد نبود

15. ناگه آهوی من از دام بجست

16. زانکه اندازه صیاد نبود

17. خسرو از تلخی شیرین دهنان

18. آنچنان است که فرهاد نبود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر کجا ویران بود آن جا امید گنج هست
* گنج حق را می‌نجویی در دل ویران چرا
شعر کامل
مولوی
* شاه را به بود از طاعت صدساله و زهد
* قدر یک ساعته عمری که در او داد کند
شعر کامل
حافظ
* کدورت از دل حافظ ببرد صحبت دوست
* صفای همت پاکان و پاکدینان بین
شعر کامل
حافظ