امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 88

1. یا رب، که داد آینه آن بت پرست را

2. کو دید حسن خویش و زما برد دست را

3. خون می خورد، به سینه درون می رود،بلاست

4. یارب، که راه می دهد آن ترک مست را

5. دیوانه بتان نکند رو به کعبه، زانک

6. تعظیم کعبه کفر بود بت پرست را

7. جانا، نرفتنی ست چو دلها ز زلف تو

8. چندین گره چه می زنی آن زلف شست را

9. مخرام ازین نمط که به شهر از خرامشت

10. بر جا نماند یک قدم اهل نشست را

11. چندین چه غمزه می زنی از بهر کشتنم

12. صید تو زنده نیست مکن رنجه شست را

13. خسرو چو جان نیافت به عشق تو مرد نیست

14. زین ره به خون دیده چه شویی تو دست را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به ادب با همه سر کن که دل شاه و گدا
* در ترازوی مکافات برابر باشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* هرگز وجود حاضر غایب شنیده‌ای
* من در میان جمع و دلم جای دیگرست
شعر کامل
سعدی
* دل دیوانه از آن شد که نصیحت شنود
* مگرش هم ز سر زلف تو زنجیر کنم
شعر کامل
حافظ