امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 896

1. مبند دل به جهان کاین جهان پشیز نیر زد

2. به هیچ چیز مگیرش که هیچ چیز نیرزد

3. اگر چه عاقل داننده بر زمانه بخندد

4. به خنده لب افشان به هیچ چیز نیرزد

5. کلاه مرتبه خویش بین و تنگ مکن دل

6. که با قبای تو نه چرخ یک طریز نیرزد

7. ز رشت خوبی هم صحبتان دهر حذر کن

8. که خوی زشت بدان صحبت عزیز نیرزد

9. مبین به باد و بروتی که نیست مردمی او را

10. به سبلتی که محاسن کم است تیز نیرزد

11. چو حاصل از بی چرخ است هر چه چرخ نگردد

12. گر است حاصل قارون به یک پشیز نیرزد

13. عروس دهر کنیزی ست، خسرو، ار چه دهندت

14. تمام ملک جهان ننگ آن کنیز نیرزد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چه پرواگر در میخانه ها را محتسب گل زد؟
* نبندد نرگس مستش، دکان می فروشی را
شعر کامل
حزین لاهیجی
* ز اول هستی آوردم قفای نیستی خوردم
* کنون امید بخشایش همی‌دارم که مسکینم
شعر کامل
سعدی
* دولتی را که نباشد غم از آسیب زوال
* بی تکلف بشنو دولت درویشان است
شعر کامل
حافظ