امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 906

1. مبصران که مزاج جهان شناخته اند

2. دو روزه برگ اقامت در آن نساخته اند

3. خراب گردد این باغ و بر پرند همه

4. نوازنان که درو عندلیب و فاخته اند

5. عجب ز مویه گری، تیز پر کشد آواز

6. به خانه ای که سرود طرب نواخته اند

7. مبین ز سیم و ز آهن تن تو کاهن و سیم

8. به بوته گل ازینسان بسی گداخته اند

9. سری که زیر زمین شد نهفته شاهان را

10. همان سری ست که بر آسمان فراخته اند

11. تهمتنان که به یک تیر چرخ می شکنند

12. ز بهر چیست که شمشیر و خنجر آخته اند؟

13. نگاهبانی جوهر چو نیست در حد عکس

14. چه سود از آنکه همه دزد را شناخته اند

15. کسان که شاهد دنیا نمودشان زیبا

16. به خواب گویی با دیو عشق بافته اند

17. عنان نفس مده، خسروا، به طینت خویش

18. که عاقلان فرس اندر و حل نتاخته اند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اشک خونین بنمودم به طبیبان گفتند
* درد عشق است و جگرسوز دوایی دارد
شعر کامل
حافظ
* بر سر هر شاخ گل مرغی خوش الحان و مرا
* مهر خاموشیست چون برگ شقایق بر زبان
شعر کامل
وحشی بافقی
* حسن بالای چو سروش ز خرامیدن و خواب
* طعنه بر قامت شمشاد و صنوبر زده بود
شعر کامل
اوحدی