امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 910

1. کسی که عشق نورزد سیاه دل باشد

2. چو سر ز خاک لحد بر زند، خجل باشد

3. کسی که سر ننهد در رهش، چه سر دارد؟

4. دلی که جان ندهد در غمش، چه دل باشد؟

5. هوای دوست ز سر کی برون کند عاشق

6. هزار سال اگر زیر خشت و گل باشد

7. ز هجر سلسله شوق منقطع نشود

8. مرا که رشته جان با تو متصل باشد

9. اگر به تیغ جدایی مرا نخواهد کشت

10. بهل که تا بکشد کو ز من بحل باشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بختم جوان و عقلم پیر ست لیک عشقش
* آورده زیر فرمان هم پیر و هم جوان را
شعر کامل
جامی
* پارسایی و سلامت هوسم بود ولی
* شیوه‌ای می‌کند آن نرگس فتان که مپرس
شعر کامل
حافظ
* گفتیم درد تو عشق است و دوا نتوان کرد
* دردم از توست دوا از تو چرا نتوان کرد
شعر کامل
هاتف اصفهانی