امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 917

1. بهار بی رخ گلرنگ تو، چه کار آید؟

2. مرا یک آمدنت به که ده بهار آید

3. اگر دو اسپه دواند به گرد تو نرسد

4. گل پیاده که او بر صبا سوار آید

5. خیال روی تو از دیده می رود بیرون

6. اگرنه از مژه پایش به نوک خار آید

7. مرا چو موی سرت ساخت چشم جادویت

8. که موی سر ز پی جادویی به کار آید

9. هزار کشته به فتراک گیسو آویزان

10. همی رود چو سواری که از شکار آید

11. غم تو بار گران است، لیک چون از تست

12. دلم گران نشود، گر هزار بار آید

13. تویی مراد دل و کی بود ز آمدنت

14. مراد خسرو بیچاره در کنار آید؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دلم ز حلقه زلفش به جان خرید آشوب
* چه سود دید ندانم که این تجارت کرد
شعر کامل
حافظ
* یاد باد آن که ز ما وقت سفر یاد نکرد
* به وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد
شعر کامل
حافظ
* شمع خندید به هر بزم، از آن معنی سوخت
* خنده، بیچاره ندانست که جائی دارد
شعر کامل
پروین اعتصامی