غزل شمارهٔ 925
1. سپیده دم که جهانی ز خواب برخیزد
2. نقاب شب ز رخ آفتاب برخیزد
3. ز باد صبح که بر اوج آسمان گذرد
4. ز روی شاهد مشرق نقاب برخیزد
5. رود به راه رهاوی رباب مطرب صبح
6. حریف خفته ز بانگ رباب برخیزد
7. خوش آن کسی که نشیند به باده وقت سحر
8. نماز خفتن مست و خراب برخیزد
9. به روی دریا گنبد کنان رود چو سحاب
10. کسی که از سر می چون حباب برخیزد
11. کجاست ساقی بیدار بخت و خواب آلود؟
12. که بهر دادن جام شراب برخیزد
13. غلام نرگس مستم که بامداد پگاه
14. قدح به دست گرفته ز خواب برخیزد
15. به آفتاب بگویید بر نیاید تا
16. ز خواب خوش ملک کامیاب برخیزد
17. کجاست خسرو شب زنده داشته که به صبح؟
18. به دست کرده دلی چون کباب برخیزد
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده