غزل شمارهٔ 976
1. وقت آن شد که گل شکفته شود
2. چشم نرگس ز می غنوده بود
3. خواهد ابر دونده را گیرد
4. سرو از بس که در هوا بدود
5. معتدل شد هوا چنان که ز چرخ
6. بر چمن باد گرم هم نرود
7. آتش لاله را همی بیند
8. زاغ چون هندوان نمی گرود
9. می زند مرغ نغمه ای که چنان
10. هر زمانی ز دست می بشود
11. باد گوش بنفشه می پیچد
12. که ز بلبل سخن نمی شنود
13. ساقیا، گر ترا چنین وقتی
14. گذری بر من اوفتد، چه شود
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده