امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 98

1. ساقیا، پیش آر جام با صفای خویش را

2. روی ما بین و به ما ده رونمای خویش را

3. کف چو گنبدها کند هر دم صلای نوش کو

4. تا زهر گنبد صدا یابی صلای خویش را

5. کبک رفتارا، یکی بخرام و پا بر لاله سای

6. بی حنا کن لعل پای لاله سای خویش را

7. دی شدی در باغ و گل از بهر گرد افشاندنت

8. کرد صد پر کاله دامان قبای خویش را

9. هر طرف بهر مبارک باد نوروز بهار

10. می فرستد گل به کف کرده صبای خویش را

11. کبک کهساری، برو ای لاله، بر هر تیغ کوه

12. گام چندان زد که پر خون کرد پای خویش را

13. یک دم امروز از چمن ما را به مجلس راه ده

14. تا ستانیم از تو جام با صفای خویش را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دلی دارم که از تنگی درو جز غم نمی‌گنجد
* غمی دارم ز دلتنگی که در عالم نمی‌گنجد
شعر کامل
محتشم کاشانی
* کسی که دست به زلف دراز او دارد
* چرا به دامن این عمر مختصر چسبد؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* عمر نبود آن چه غافل از تو نشستم
* باقی عمر ایستاده‌ام به غرامت
شعر کامل
سعدی