امیرخسرو دهلویخسرو و شیرین (فهرست)

شمارهٔ 10 - آگاه کردن خسرو شیرین را از قصد سفر خود به سوی قیصر روم

1. حلاوت سنج شیرین شکر خند

2. چنین برداشت مهر از حقه قند

3. که با خسرو چو شیرین بست پیمان

4. که این بلقیس گردد آن سلیمان

5. ملک بر رسم اول چند گاهی

6. به مهر از دور می‌کردش نگاهی

7. به شیرین گفت میدانی که کارم

8. پریشانست همچون روزگارم

9. مرا در ملک خود کاری درافتاد

10. رسیدم با تو کاری دیگر افتاد

11. کنون کامیدم از تو یافت یاری

12. به ملکم نیز هست امیدواری

13. گرفتم از رخت فال مبارک

14. که تاجم باز گردد سوی تارک

15. گرم دستوریی باشد ز رایت

16. بر ارم سر بروم از زیر پایت

17. برآمد همچو مه در شامل دیجور

18. سوار سایه شد خورشید پر نور

19. برون راند آن شب فرخنده ز آن بوم

20. مبارک روی شد بر قیصر روم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هیچ وقت از گرو باده نیامد بیرون
* از سر پنبه میناست مگر دستارم؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* سرو سهی که هست شب و روز در قیام
* چون قامتت بدید بر او فرض شد نماز
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* عشق آمد و عقل همچو بادی
* رفت از بر من هزار فرسنگ
شعر کامل
سعدی